آرشیدا عشق مامانی و باباهی آرشیدا عشق مامانی و باباهی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

☺☻آرشیدا خورشید آریایی☺☻

برنامه روزانه ی صبحگاه آرشیدا (عکس)

1390/10/15 22:43
نویسنده : مامان آرشیدا
2,694 بازدید
اشتراک گذاری

صبخ ها معمولا با باباهی ساعت پنج بیدا میشم وبا یه صدای کوشولو إإ مامانی خفت متر از خواب میپره بالا...نیشخند

 

 

مامانی تصمیم داره از این به بعد اولین نظر رو خودش بنبیسه تشویق .

صبخ ها معمولا با باباهی ساعت پنج بیدا میشم وبا یه صدای کوشولو إإ مامانی خفت متر از خواب میپره بالا... منم نیشم تا بنا گوشم باز میشهنیشخند وقتی صورت مخربون مامانی مو میبینم لبخند . برا صبحونه اول یه دل سیر می می میخولم وای که چگد خومشزهستخوشمزه . بعد بابایی دوش میگیره و با مامانی معمولا صبحونه میخولند و منو ناز میکنند ماچ. بابا که ساعت شیش میله سل کار باز دوباره منو ماما لالا میکنیمخواب البته من میخوابم تو دل مامانی لوی تختشون وای که چقد دوست دارم بخوابم بگل مامان هوراو ساعت خشت دوباله ماما رو بیدال میکنم بسه مامان چگد میخوابی بیدال شو دیجه ، مامان باز بیدار میشه یه عالمه باز شیر بهم میده صبحانه دوم بعد شیل دادن من باز دوباله میخوابم اما مامانی دیجه فک نکنم بخوابه سوال. ساعت یازده صبح مامان میاد منو بیدار میکنهناراحت، کمل ام رو یه عالمه میماله بوسم میکنه نازم میکنه یه عالمه گربون صدگه میشه تا من به زور چشم هام رو باز کنم آخرش هم که میبینه من تنبل ام میجه پا شو دخمل لنگ ظهره چقد میخوابی؟منم تا چشمم رو باز میکنم مامان بغل ام میکنه بغلو دو سه تا بوس محچم میکنه که خواب از سرم میپره چشم بعد دست و صولتم و قنقل ام رو میشوله  تازه بین خودمون باشهچشمک بعضی وگتا هم ساعت دبازده و نیم از خواب بیدار میشم مثل امروز صبح بعضی وگتا هم مامان به زور بیدارم میکنه با بنز قرمز ام (کالاسکه) میبردم بیرون ها که خالا یعنی من بیلون ها رو تماشا کنم اما من دوباره پنج دگیگه نشده باز خوابم میبره تو کالاسکه ام چشمام رو که باز میکنم ماما منو گذاشته رو صندلی ماشین و داره کالاسکه ام رو تا میکنه بذاره صندوگ عبق ماشین تو آسانسو تو چشم مامان نگاه میکنم پیش خودم میگم ما جایی لفته بودیم سوال. خلاصه روز ما شروع میشه و این ماجرا ادامش  تو گسمت بعده ...

آرشیدا کوچولو در خواب ناز

 

آرشیدا در خواب توی تخت گهوارش، حتما داره تو خواب با فرشته ها بازی میکنه که لبخند زده

ایش نمیدونم چلا هل موقع میخوام لالا کنم مامانی یه کلاه میچنه سرمسوال

 

لبخند زیبا ومهربون آرشیدا بعد از بیدار شدن از خواب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان آرشیدا کوچولو
14 دی 90 15:38
ای که مادر به قربون اون خنده شیرین صبحگاهی ات بره که دل من وبابا رو آب میکنه دردونه
عمه الهه
15 دی 90 23:22
سلام مامان آرشیدا کوچولو دخترتون خیلی نازو بانمکه دوست داشتنیه بووس
مریم
16 دی 90 22:18
وای من که غش کردم!!!! دلم لک زده واسه اون روزی که نی نی منم بدنیا بیاد و نگام کنه !!!!
مامان وروجک
18 دی 90 12:19
ارشیدا جون چه قدر خواب الویی دختر تو که کل روز رو تو خوابی
هدی
19 دی 90 15:10
سلام خانمی. خوش به حالتون.دخمل من که امونم و بریده.خواب نداره.......... همش نق میزنه که منم کنارش باشم و باهاش بحرفم....