آرشیدا عشق مامانی و باباهی آرشیدا عشق مامانی و باباهی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

☺☻آرشیدا خورشید آریایی☺☻

چهار ماهگی من (عکس)

1390/11/11 22:05
نویسنده : مامان آرشیدا
2,849 بازدید
اشتراک گذاری

من چخار ماخه شدم نیشخند حالا دیجه یه عالمه کارهای جدید یاد جرفتم و جای خودم رو حسابی توی دل بابایی و مامانی باز کردم و ...

من چخار ماخه شدم نیشخند حالا دیجه یه عالمه کارهای جدید یاد جرفتم و جای خودم رو حسابی توی دل بابایی و مامانی باز کردم

صبح که از خواب بیدا میشم اول دو تا دستم تو دخنم کلی غاااا غوووو غییییی غااااا میکنم (که مامانی میجه قربونت برم جه صبح ها مثل بلبل کوشولو جیک جیک میکنی) ، تا مامانی رو از خواب بیدال کنم مامانی که چشم هاش رو تو چشمم میندازه مژه یه خنده از روی ذوق که موبفگ شدم مامان رو بیدال کنم خنده 

آرشیدا و خوردن دست هاش

مامان زیاد گربون صدگه ام میشه مصخوصا وگتی از بالا سرم یا کنارم رد میشه و من تا جاهی که بتونم نگاخش میکنم که این منجل به گلتیدنم میشه و وگتی دستم گیل میکنه زیلم جیگ میزنم و گلیه میکنم گریه.

غلتیدن های آرشیدایی

وقتی دارم شیر میخولم و بابایی سرک میکشه که چکار میکنم می می مو میزالم یه گوشه دخنم و به بابایی لبخند میزنم که باعش میشه خمه شیرها بریزه رو لباس مامانی خوشمزه 

بعضی وختا هم مامانی برعسک میذالدم و دشتشو میزاله کف پاهام که منم با یه فشار خودم رو جلو میکشونم

شب ها هم جدیدا زودتر لالا میکنم ساعت ٩ خوابم. راستی دیشب هم تولد ٤ ماهگی من بود که باز به علت اضافه وزن مامانی(چون ٩ ماه استراحت مطلخ بود) از خرید کیک خبری نبود فقگ بعد از شام خومشزه ای که مامان درست کرده بود رفتیم دد دد خیلی خوش گذشت ٢ ساعتی که بیرون بودیم من اصلا گریه نکدم همش هم توی کالاسکه ام بودم تشویق.

امروز هم از واسکن خبری نبود اوه چون واسکن هاشون تمام شده بود فقط قطره بهم دادند قدم ٥٧ سانت و وزنم ٦٩٠٠ بود.

 

عکس های آرشیدا کوچولو و خنده هاش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مهسا مامان مرسانا
10 بهمن 90 10:20
عزیز دلم 4 ماهگیت مبارک خاله......ان شاالله واکسنت رو به راحتی بگذرونی.....مرسانا هم امشب 5 ماهه میشه
خاله هدي
10 بهمن 90 10:42
نازي گلي خانم. نگران نباش يه درد كوشولو داره كه زود زود خوب ميشه. درعوضش يه عمر سالمي انشااله. ياسمين كوشولوي ما هم يه ذره وقتي اوخ شد گريه كرد ولي بعدش فهميد كه واسكن! چيز خوبيه
ستاره آسمونی
10 بهمن 90 11:30
وای گل خاله.کیانا 4 شنبه میره برای واکسن.دعا میکنم هیچ کدومتون درد نداشته باشید.
مامان آمیتیس
11 بهمن 90 12:02
سلام عزیزم 4 ماهگیت مبارک عزیز و ناناز خاله
مامان نسترن
11 بهمن 90 15:19
ای جوووووووووونم.چه جیگملی هستی نازنین...4 ماهگیت مبارک عزیزم...الهی همیشه دلت خوش و لبت خندون باشه عروسک
ستاره آسمونی
11 بهمن 90 17:22
مبارکه 4 ماهگیت. چه بزرگ شدی دختر گل خاله
مامان نيروانا
12 بهمن 90 7:19
جونم خاله، مامانت راست ميگفتا، تو هم كه آذري زبان تشريف داري قربونت برم. خدا تو دستاي مهربونش محكم و ايمن نگهت داره كه هميشه تو آسمونش بدرخشي خورشيد 4ماهه ي آريايي
مامان نيروانا
12 بهمن 90 7:20
جونم خاله، مامان راست ميگفتا تو هم كه آذري زبان تشريف داري قربونت برم. خدا تو دستاي مهربون خودش محكم و ايمن نگهت داره تا تو آسمونش بدرخشي خورشيد 4 ماهه ي آريايي
هدی مامان طناز
12 بهمن 90 13:43
وای که چ لباسای نازی داره این عروسکت.... مخصوصا این سرهمی دومیه..... سرویس خوابشم مثل طناز منه....اما از طنازم صورتیه.... ارشیدا جونو ببوس. واسه اضافه وزنت هم حتما ورزش کن... اگه نتونی وزنتو کم کنی همینجوری میمونه و بعد خیلی سخت میشه.....
کیتکس
12 بهمن 90 23:23
مامانه " آرشیدا "جون بدوووووو خیلی خیلی خیلی دیره!!!!! دسته دلبندت رو بگیر و بیا وبلاگمون رو بخون که می خواهیم از دستایه عمو پورنگه تلوزیون جایزه رو بگیریم و باهاش عکس بندازیم و خوشحالی کنیم کجا؟ خوب توی نمایشگاه نوزاد، کودک، نوجوان " کیتکس" بدووو دیر شد منتظرتون هستم (با اجازه به قلبم لینکتون کردم، شما هم اگه دوست داشته باشین ما رو لینک کنید)
کیتکس
12 بهمن 90 23:24
اسمت هم خیلی قشنگه