همیشه عاشق بیست بودم
تو خودت نمره بیستی تو خودت نمره بیستی
92.3.23
بیست
تو خودت نمره بیستی تو خودت نمره بیستی
کسی مثل تو ندیدم توی قصم نشنیدم
نه قدیما و نه حالا هیشکی نیست اون قدو بالا
کسی مثل تو بلد نیست پنبه هاش یک باشه هم بیست
تو رکوردارو شکستی توی هر قلبی نشستی
تو خودت نمره بیستی تو مثل هیچ کسی نیستی
نه مثل هیچ کسی نیستی
هیچکسی مثل تو ماه نیست مثل چشمات بی گناه نیست
هیچکسی قد تو زیبا نیست توی هیج جای دنیا
رنگ و از هر جا بیاریم رنگ چشماتو نداریم
نقاشیت کرده خدامون با مداد نورووانور
رنگو از هر جا بیاریم رنگ چشماتو نداریم
رنگو از هر جا بیاریم رنگ چشماتو نداریم
تو خودت نمره بیستی تو مثل هیچ کسی نیستی
کسی مثل تو ندیدم توی قصم نشنیدم
نه قدیما و نه حالا هیشکی نیست اون قدو بالا
تو تولدی شروعی رنگ اولین طلوعی
ابروی قصه هایی خبر خوشی دعایی
تو خودت نمره بیستی تو خودت نمره بیستی
تو خودت نمره بیستی تو مثل هیچ کسی نیستی.
بیست
بیست
بیست
آرامش کوچولوی من
ورودت به بیست ماهگی مبارک
چند شب پیش که داشتی مثل همیشه دور خودت میچرخیدی و خوشحال و سرمست میرقصیدی باباهی بهم گفت به نظرت این شادی ها و قهقهه ها چقدر ارزش و قیمت داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا بدون هیچ معطلی و سریع جواب دادم قیمت نداره با هیچ چیز قابل ارزش گذاری نیست
و واقعا شادی و سالم بودن تو رو با دنیا دنیا دارایی عوض نمیکنم
تازه یه چیزی هم گفتم بابا رو ناراحت کردم گفتم آرشیدا تمام هستی و آرامش منه ... باباهی هم سریع جبهه گرفت پس من چی سریع بهش جواب دادم تو که نصفی از وجودمی و آرشیدا تمام هستی مون و آرامشمونه باباهی هم گفت حــــــــــالا شد...
ای کودک شاد من شاد باش و بخند تا دنیا به کامت باشد
این روزها بس که خوشمزه شدی و شیرین بازی داری بچه های باشگاه کلا عاشقت شدند و به اسم معجزه صدات میکنند ... ای وروجک تو دل برو
٩٢.٣.١٠
مادر من کثیف نکن
٩٢.٣.١٣
اگه بحث خلاقیتت در کار نبود عمرا اجازه چنین کاری رو بهت میدادم
آرامش من آسوده بخواب
نی نی میوه خور
92.3.19
اولین باری که خودت با دست های کوچولوت انگور رو جدا کردی و گذاشتی دهنت و هسته گیلاس رو راحت از میوه جدا کردی و خوردی
آخه نی نی کی توی سینک ظرف شویی حمام میکنه
92.3.23
داشتم سینک رو ضدعفونی میکردم که اومدی پشت پام رو گرفتی و گفتی مامانا آبه ؟؟ منم گفتم میخوای آبه بازی کنی که گل از گلدونت شکفت منم حمامت دادم دیگه همون جا
وای که چه حالی کردی با آب بازی و دیگه حاضر نبودی به راحتی ازش دل بکنی
یکی از مامان های خوب این مطلب رو برام فرستاده بود که عین واقعیته
پس یادگاری برات مینویسمش
هر روز بيشتر از ديروز عاشقم ميكني
وقتي كه سرت جايي گرمه و من ميرم توي يكي از اتاقا و ميفهمم كه داري ذنبالم دونه دونه اتاقا رو ميگردي و تند تند نفس ميزني و صداي دويدنت و ميشنوم و تا منو ميبيني نفسات تند تر ميشه و دستات و دور پام حلقه ميكني ، اونجاست كه من ميفهمم ترس نبودن مادر يعني چي
وقتي كه بعضي وقتا توي خونه ميموني پيش بابا تا من برم به كارام برسم ، از پيچ پله ها صداي دست زدنت و ميشنوم كه متوجه اومدنم شدي و تا ميبينيتم بدو بدو مياي و دستات و دور گردنم حلقه ميكني و سرت و ميزاري روي شونه ام ، اون موقع است كه من ميفهمم بالاخره روزي رسيد كه شونه من هم تكيه گاه كسي باشه
وقتي كه غذا ميخوري و من از كنارت رد بشم تا لقمه اي توي دهنم نزاري راضي نميشي و اونجاست كه من ميدونم اوج سخاوت كجاست
وقتي كه توي ماشين كسي برات از بيرون ادا در مياره ، سعي ميكني اون ادا رو در بياري و همزمان نگاه من ميكني كه تشويقت كنم ، اونجاست كه من ميفهمم با اين سن كمت براي نظرم احترام قائلي و منتظري تا كارت و تاييد يا رد كنم
وقتي كه دراز كشيده باشم مياي و دمر ميخوابي روي قفسه سينه من و سرت و ميزاري روي سينه ام ، وقتي كه صداي قلبامون در هم ميپيچه و يكي ميشه و صداش و ميشه شنيد ، اون وقته كه من ميفهمم زيبا ترين صداي دنيا چيه