عشقم 22 ماهه شده ؟؟؟؟ !!!!!!!!!

به اندازه تمام ستاره های آسمون دوست دارم

کیف و کفش نو ت مبارک خانم کوچولو

قبون پاهای تپل ات

میگم آرشیدا بیا از کفش و کیفت عکس بگیرم طاقت که نداری پاهات وول وول میخورد بره توی کفش ها

مامان در انتخاب کفشت باید خیلی دقت کنه چون کفش اول رو که پوشیدی عاشقش میشی و در آوردنش سخت میشه

92.5.13

داری بابا رو نگاه میکنی که داره بهت نزدیک میشه

92.5.13

یکم شجاع تر از قبل شدی و از خنده و ذوق بچه ها لذت میبری و روی تشکی که ایستادی بالا و پایین میپری

اولین مسابقه بزرگی که آرشیدا شرکت کرد

92.5.18

از بین 753 نفر رتبه 37 رو با 335 رای کسب کرد

آرشیدا در 8 ماه و نیمی

ای نی نی شکمو

عاشقتم

وقتی مامان برا آرشیدا غذا تزیین میکنه و آرشیدا سر از پا نمیشناسه

http://arshidaarshida.niniweblog.com/post63.php

آرشیدا

 کد 400

از دوستان خوب و فامیل دور یه دنیا ممنون

با اینکه خودمون سرمون فوق العاده این روزها شلوغه اما دوستان کلی برای جمع کردن رای تلاش کردند

مامان عاشق کارهاته

92.5.13

یک عدد قرتی خانم که داره ناخنش رو خودش لاک میزنه

مامان هم که کلمه نه و نکن نمیخواد بگه

بابا هم چیریک چیریک عکس میگیره و ذوق دخمل شو میکنه

آییییییه

92.5.25

عکس های دخمل شیرین زبونم که این روز ها هر چی ازش سوال میکنم با اون لب های کوچولوش با یه تن خاصی میگه آیییییییه (آره)

وقتی یه نی نی بخواد کل عروسک هایی که در طول روز باهاشون بازی کرده رو بیاره باشگاه

خوش به حال این جوجوهه که اینقدر تو بوسش میکنی

به این میگند یه خانم کوچولوی با شخصیت

عاشق تیپ و شخصیت و خانم بودنتم همه زندگی من

اولین روزی که رفتیم خانه بازی

92.5.26

کیف آرشیدا که این روزها هر چیز مورد علاقه اش داخلش پیدا میشه و محاله جایی بریم و کیفش رو نبره

آرشیدا خوش میگذره: آییییییه

آرشیدا دوست داری : آیییییییییییه

آرشیدا مامان عاشقته :آییییییییییییییه

بزرگ ترین خلاف آرشیدا

و این تا به امروز بود بزرگترین کار ناپسند آرشیدا بود که رفت داخل کشوی میز TV

خدا رو شکر فقط یک بار بود و دیگه این کار رو نکرد

آرشیدا و دشویی

آرشیدا توی این ماه به زبون خودش میگه ماد تیش درم ( مادر جیش دارم) بعد سریع شروع به دویدن وسط سالن میکنه و من باید دنبالش بدوم تا رضایت بده به چنگم بیافته و بغلش کنم و تو گلوش رو دو تا بوس بکنم و بنشونمش روی قصری تازه بعضی مواقع تا میبرمش در دشویی میدوه تو اتاقش و کلی هم باید اونجا دنبالش کنم و امان از وقتی تیشش زیاد باشه و نیمه راه نصفش بریزه

خوشبختانه شب ها دیگه پوشک نمیشه اما دو بار مامان بلندش میکنه و میبردش دشویی یکی حدود ساعت 2 که مامان میخواد لالا کنه ... یکی ساعت 5 که باباهی بیدار میشه ... روزها هم دیگه اصلا تا خونه ایم از پوشک خبری نیست آفرین دخمل نازم ... اما از هر 10 بار که میگه یکبارشم یادش میره خب گل های قالی برجسته شدند از آبیاری با تیش آرشیدا