آرشیدا عشق مامانی و باباهی آرشیدا عشق مامانی و باباهی ، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

☺☻آرشیدا خورشید آریایی☺☻

17 تا 18 ماهگی عسل ام

1392/1/17 16:46
نویسنده : مامان آرشیدا
3,680 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته کوشولوی من ورودت به 18 ماهگی مبارک باشه

 

میریم به استقبال بهار ، به استقبال عید ، به استقبال شکوفه ها و امسال رو با تو که گل رو میشناسی و میبوئی ، ماهی قرمز رو میبینی و ذوق میکنی و صدای خندهات قلبم رو نوازش میده ، سیب قرمز رو گاز میگیری و از مزه خوشمزه اش بــــــه بــــــــــــــــه میکنی

ای همه هســـــــــــــــــــــــــتی من

عاشقانه سرتا پایت را میپرستم

ماچ

 

 

فرشته کوشولوی من ورودت به 18 ماهگی مبارک باشه

 

میریم به استقبال بهار ، به استقبال عید ، به استقبال شکوفه ها و امسال رو با تو که گل رو میشناسی و میبوئی ، ماهی قرمز رو میبینی و ذوق میکنی و صدای خندهات قلبم رو نوازش میده ، سیب قرمز رو گاز میگیری و از مزه خوشمزه اش بــــــه بــــــــــــــــه میکنی

ای همه هســـــــــــــــــــــــــتی من

عاشقانه سرتا پایت را میپرستم

ماچ

 

پروژه عظیم از شیر گرفتن آرشیدا

91.12.11

چند روز پیش مامان روانشناس یه پست در مورد از شیر گرفتن بچه ها توی 14 ماه گذاشته بود . مطلب فوق العاده خوبی بود و در مورد تثبیت دهانی و وابستگی نوشته بود

و تصمیم مصمم وتوی یه حمله انتحاری به ذهن مامان

برای از شیر گرفتن آرشیدا تا عید

گریه

موندم آرشیدایی که شب ها محاله بدون شیر خوردن بخوابه رو چکارش کنم

شیر روزش تا الان به نصف رسوندم بدون کوچکترین بهانه ایی تشویق

 

٩١.١٢.١٣

یه غذای خوشمزه

 

با کم تر کردن شیرم برات، مامان کمی غذاهات رو تزیین میکنه

 

اولین باری که خودت لالا کردی بدون خوردن شیر

 

91.12.15

اومده بودند برامون اسپیلیت نصب کنند ... شما که دیدی مامان مانتو تنم کردم خودت پای تی وی لالا کردی و زود خوابت برد

 

 

تولد قلب آرشیدا

 

91.12.17

http://arshidaarshida.niniweblog.com/post99.php

رمز مطلب 3=2+1

 

دم در آسانسور منتظر برا رفتن به دردری

آرشیدا 

آرشیدا

عاشق این کلاه سر گذاشتنتم ،توی سرما ،گرما ،خواب ، مهمونی ،کوچه و بازار همش این کلاه کوچولوتو سرمیکنی

یه جورایی بهش وابسته شدی

 

بازی که آرشیدا خودش کشف کرد

آرشیدا 

91.12.21

این که بشینی یا بخوابی روی صندلی کامپی و مامان پشت سر هم قرت بده و شما غـــــــــــــش غش بخندی

91.12.25

سفر عیدانه به اصفهان

 

کتیبه های چند صد هزار پیش شاه پیرآقا

٩٢.١.٤

کتیبه های شاه پیرآقا

بابایی که برا خودش توریست گردی میکنه با توجه به مطالعاتش بردمون یه جایی تا آثار و نقوش بزهای ماقبل تاریخی رو ببینیم

کتیبه های شاه پیرآقا

آرشیدا

آرشیدا با دیدن سوارکاران اسب سوار اون منطقه بیشتر ذوق کرد

 

عیدو دید و بازدید

92.1.5

آرشیدا آرشیدا

آرشیدا خونه عمه مریم که کلی با فیلیپ مورچه و عرفان بازی و بسی دلبری نمودند...

آرشیدا و عرفان

 

 

در میسر بازگشت به اهواز و جاده و جای دیدنی اشگفت سلمان

92.1.7

آرشیدا

و ادامه دارد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

خاله نرگس
13 اسفند 91 22:47
عزیزدلم 18 ماهگی مبارک.
زهره جون من برای قطع شیر شبش تقریبا دو ماهی بود شروع کرده بودم. قبلش می رفتیم پارک تا حسابی خسته بشه و بخوابه. یا می رفتیم ماشین سواری تا بخوابه. بعضی وقتا هم بغلش می کردم و لالایی می گفتم تا بخوابه. طول کشید ولی سخت نبود. دفتر ساینا رو که ورق می زدم دیدم اونهم دقیقا از دو هفته قبل از شیر نخوردن تمایلش کم شده بود. یادداشت کرده بودم. موفق باشی عزیزم


ممنونم نرگس جون از راهنمایی های خوبت . آره آرشیدا هم میبریم پارک خسته میشه و راحت تر میخوابه . اما کار خیلی سختیه شب ها دو ، سه بار بیدار میشه و شیر میخواد اگه شیر نخوره گریه میکنه به هیچ چیز هم راضی نمیشه این رو باید چکارش کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی مهدیار
14 اسفند 91 2:07
سلام عزیزم.بچه ها رو وقتی از شیر می گیرن احساس عطش زیاد می کنن.سعی کن حتما بهش آب زیاد بدی.همش یه هفته دردسر داره.بعدش دیگه یه عمر راحت میشی از این شب بیداریا.موفق باشید همیشه.
آرشیدا جون 18ماهگیت مبارک عزیزم


مرسی دوست خوبم ... یه دنیا ممنون به خاطر راهنمایی خوبتون . خدا کنه زودتری این مرحله دشوار تمام بشه . آخه آرشیدا نه شیشه میگیره نه پستونک !!!!!!!!!!
مامان سارا
14 اسفند 91 14:17
18 ماهگیت مبارک فرشته نازه من
مامانی امیدوارم به سلامتی از شیر بگیریش


ممنونم مامان سارای مهربونم
مامان آترین
14 اسفند 91 16:17
عزیزم 18 ماهگی آرشیدای خوشگل رو تبریک می گم ..........
دوست خوبم مطمئن باش در این مرحله خیلی آسونتر از اونچه که فکر می کنی به موفقیت می رسی ...... البته من هنوز این کار رو شروع نکردم چون به عقیده من دخترم باید 20 ماه شیر بخوره ولی براتون آرزوی موفقیت می کنم ...........
به ما هم سر بزنین


ممنونم عزیزم امیدوارم شما هم موفق باشید
خاله نرگس
14 اسفند 91 18:08
سلام عزیزم. زهره جون به نظرم پروژه قطع شیر شب خودش بسیار عظیمه. راستش رو بخوای من دو ماه تموم روی شیر شبش کار می کردم. یکی از شیوه 5 دقیقه تاخیر استفاده می کردم یعنی هر بار سعی می کردم 5 تا 10 دقیقه دیرتر بهش بدم. اینطوری شیر دم صبحش رو قطع کردم. اما با ساعت 2 مدت ها مشکل داشتم. البته اونو هم تاخیر می انداختم ولی معمولا هیچوقت به صبح نمی رسید. تو همین مدت هم هر باز آب رو جایگزین می کردم. ساینا هم شیشه نمی گرفت با لیوان و بطری که عاشقشه بهش آب می دادم. اوایل اصلا آب رو قبول نمی کرد اما یواش یواش عادت کرد. یه کار دیگه گه می کردم بلند می شدم و نصف شب بغلش می کردم و راه می رفتیم. آروم می شد و می خوابید. البته همیشه نه ولی مدت زیادی طول کشیدو گریه هم می کرد گاهی. امیدوارم کمکی کرده باشم. بوووووووووووووووووووووس



نرگس جون این مرحله اش خیلی سخته بازم تلاشم رو میکنم
♥ مامي ملودي جون ♥
15 اسفند 91 9:31
ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس
http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)


دلبر قبلا این بازی رو انجام دادم خیلی بامزه ست
مامان رادمهر جوجو
15 اسفند 91 17:11
سلام عزیزم . 18 ماهگی دخملمون مبالک .آفرین به این همه سلیقه . لذت بردم .آرشیدا رو می بوسم


ممنونم مهربونم از لطف تون
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
16 اسفند 91 1:41
عزیز دلم18 ماهگیت مبارک.180 ساله بشی گلم.
زهره جون امیدوارم وفق بی من که هنوز اندر خم یک کوچه ام.


خواستن توانستن است دلبری حالا دقیقا بگو این که نوشتی یعنی چی؟؟؟!!!!!!!
♥مامان آمیتیس♥
16 اسفند 91 2:13
18 ماهیگیت مبارک عزیزم
nasema
16 اسفند 91 17:00
سلام به دوست عزیز برای داشتن تقویمی زیبا با تم مورد نظر خود و عکس های شما به ما مراجعه کنید با بهترین کیفیت و قیمت فقط 1000 تومان بهترین عیدی برای سال نو یه عیدی موندگار و کم هزینه پس زود بیاین
مریم مامان عسل
17 اسفند 91 5:36
17 ماهگیت مبارک خورشید خانوم
ارشیدا جونم دوستت داریم عزیزم
همیشه وبلاگتو میخونم
مامانی منم مشکل شیر خوردن شبونه ی عسلو دارم
وگرنه در طول روز زیاد به شیرم وابسته نیست
چیکار کنیم؟؟


بالاخره یه راه حل براش پیدا میکنیم فعلا دارم تحقیق میکنم عزیزم بهت خبر میدم
فرزانه
17 اسفند 91 13:42
سلام عزیزم قربون مادری و دختری
مرسی زهره جونم که بهم سر میزنی
18 ماهگی فرشته نازت مبارک باشه
ان شالله جشن تولد 18 سالگیش
انشالله بتونید هم شما و هم آرشیداجون مرحله از شیر گرفتن رو به راحتی پشت سر بذارید
دوستون دارم هزارتا


ممنونم عزیز مهربونم امیدوارم شما هم هر چه زودتر به آرزوتون برسید
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
17 اسفند 91 23:25
یعنی در این پروِه موفق باشی.
اون یکی هم یعنی منم شروع کردم ولی پیشرفتم زیاد نبوده


الهههههه جون آخه خودم هم خسته شدم از اینکه دم به دقیقا نصف شب میخووره !!!!!!!!! دوباره با چند تا از استادهام صحبت کردم هر کدومشون یه چیز میگند خودم هم موندم والا چکار کنم
مامان آریام
19 اسفند 91 15:49
آفرین مامانی زرنگ..منم ازت یاد گرفتم و در عرض یه هفته آریام دیگه پوشک نداره راستی شیر شب رو هم قطع کردم...یعنی شب تا صبح...واسه خواب بعداز ظهرم دیگه شیر نمیدم...حالا تنها شیری که میخوره شیر شبه...وقت خوابیدن که اونهم بعد از عید....


آره خیلی خوبه منم آرشیدا رو در طول روز خیلی کمتر پوشک میکنم دلبر اما برا شیرش یکم دارم سست پیش میرم
مامان آریام
19 اسفند 91 15:53
راستی آریام هم خیلی گریه میکرد وقتی شبها بیدار میشد و شیرش نمیدادم....حتی چند شب خودش رو میزد یا من رو...ولی فقط باید آروم مقاومت کنی...همین. من بغلش میکردم و کمی راه میبردمش و بعد بهش آب میدادم و اونهم آروم میشد.


اخه همسایه ها گناه دارند اذیت میشند منم همش تسلیم میشم
مامان آریام
19 اسفند 91 15:53
خصوصی داری عزیز


عزیزم خوشحال شدم که بهم اعتماد داری بـــــــــــــوس
مامان فتانه
20 اسفند 91 13:12
اره خانمي بايد كم كم كمش كني تا براش سخت نباشه...براي من خيلي راحت بود چون از يكي دو ماه پيش كمش كردم اول هم از يكي گرفتمش بعد چند وقت يكي ديگه رو گرفتم
الينا گلينا
23 اسفند 91 9:37
عزيزم كاري نداره من با يه چسب زخم الينا را خيلي راحت از شير جدا كردم دو شب با چرخوندن خوابيد بعد كم كم آب مي خورد و مي خوابيد.


آخه دلم نمیاد فکر کنم اول یه دوره باید رو خودم کار کنم تا این وابستگی ام کم بشه بعد روی آرشیدا
نیلوفر
29 اسفند 91 2:05
______¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤---------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤-------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامی به گرمی خورشید---------------¤¤¤ _ ¤¤¤--¤¤¤------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--در سراشیبی که نامش زندکیست------------------------------¤¤¤ ¤¤¤------باهمه بیگانگیها میروم------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤----------در سکوت سرد غمگین زمان------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--------------بی هدف بی یار و تنها میروم------------------------¤¤¤ _¤¤¤----------------در سراشیبی که نامش زندگیست------------¤¤¤ __¤¤¤------------------می روم شاید که در دشت بزرگ--------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------باز یابم آنچه را گم کرده ام--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------موفق باشی-----------------¤¤¤ _________¤¤¤------پیشاپیش نوروز---------¤¤¤ ____________¤¤¤¤¤¤--مبارک باد--¤¤¤¤¤¤ _____________¤¤¤--------------------------¤¤¤ ________________¤¤¤-------بای-----¤¤¤
زهره مامان آریان
1 فروردین 92 8:22
امیدوارم موفق باشید. میدونم که خیلی سخته.من خودم اولین شبی که آریان رو بدون شیر خوابوندم کلی گریه کردم
الينا گلينا
17 فروردین 92 14:55
سال نو مبارك


سال نو شما هم مبارک
منا مامان الینا
18 فروردین 92 9:07
سلام زهره جون
18 ماهگی آرشیدا جون مبارک باشه انشالا که همیشه شاد و سلامت و تندرست باشه این فرشته کوچولو




ممنونم منا جون ... راستی من منتظرتم ها