سی و یک ماهگی یه نی نی کوچولو
سلام فرشته کوچولوی نازم
93.3.5
ای بابا
ای بابا گفتنت این روزها با حالتی کمی اخم آلود که چهره نازت رو خوردنی تر میکنه فکر کنم از فیلم کارتونی پوه از رابیت این کلمه رو یاد گرفته شده تکیه کلام این روزهای تو
امروز مبعث بود . صبح ساعت 7 بیدار شدیم و با اینکه جای خالی موبایل ام رو وحشتناک حس میکردم اما تصمیم به داشتن و یک روز خاص بودن با تو رو داشتم عشق کوچولوی من
اول رفتیم نون سنگک خریدیم ، و بعد از خرید کمی سبزی و میوه رفتیم پارک ، هیچ کس نبود فقط من و تو و کلی اسباب بازی ، تاب برا اولین بار بچه ای رو سوار نکرده بود و اینقدر تاب تاب کردی صدای قهقه هات کل منطقه رو پر کرده بود بعد هم رفتیم شیرینی سرای رو به روی پارک و یه کیک کوچولو به مناسبت 1000 روز شدنت و کلاه خوشرنگ
و تولد 1000 روزگی تو عشق کوچولوی ما بدون حضور بابا برگزار شد ،شب هم بابا بیاد فکر کنم دوباره این مراسم رو داشته باشید . لباس خوشکل و رقص بامزه ات همه خستگی و ناراحتی مامان رو از بین برد .
آرشیدا اسمت چیه ؟؟؟ نی نـــــــــــــــــــــی
مژده ،مژده ،مژده
خرس کوچولوی خوشگل ما در کمال ناباوری پیدا شد و روز 22 اردیبهشت به بغل آرشیدا برگشت
دهم اردیبهشت در سفر به اصفهان که برای اولین بار سفر اتوبوسی شما که مقصدش از اهواز به شاهین شهر صورت گرفت نانای دوست داشتنی جا گذاشته شد
نانا (آنا) عروسک دوران طلایی و بهترین خاطره دخمل نازم از عروسک . دو شبه بهونه نانا رو میگیری بهت گفتم اهوازه
شاید به زودی یادت بره اما اینجا برات ثبتش میکنم .
یعنی امیدی هست که نانا کوچولوی ما پیدا بشه